شاهین امین-روزنامه نگار
«گرما». گرما و حس جاری زندگی در فیلمهای شاخص مهرجویی برایم همیشه وجهتمایز اصلی آثار او در سینمای ایران بودهاست. میدانم، همه و فیلمهایش زیر پوسته ظاهری لایههای معنایی دیگری دارد. میدانم، همه میدانند مهرجویی ادبیات را خیلی خوب میشناسد و برگردان درخشانی از «گاو» غلامحسین ساعدی، «خانه عروسک»هنریک ایبسن، «مهمان مامان» هوشنگ مرادیکرمانی به فیلم سینمایی دارد، رمان نوشته، از آغازگران موج نوی سینمای ایران است، از مهمترین چهرههای سینمای روشنفکری و هنری ایران، جوایز بسیاری از جشنوارههای ایرانی و غیرایرانی برده است، از نهایت توانایی همکارانش بهرهمیبرد و... . همه این خصوصیات که بسیار هم مهم هستند را میتوان کموبیش در تعدادی از سینماگر شاخص دیگر هم سراغ کرد اما گرما و حس زندگی جاری در فیلمهای مهرجویی از «دایره مینا» به بعد برای نگارنده حکایت دیگری دارد. دعوای عباسآقا سوپرگوشتی(عزتالله انتظامی) با آقاقندی(اکبرعبدی)، فصل مهمانی و آشتیکنان دستجمعی در «اجارهنشینها»، گفتوگوها و مشاجرههای درخشان «هامون»، عشق تبدار نوجوانانه «درخت گلابی» یا ماجراهای آمادهکردن سوروسات شام در «مهمان مامان» تنها چند مثال هستند برای یادآوری حسوحال آثار درخشان مهرجویی که به مدد همان گرما توانستند تمام حواس و ادراک مخاطب را درگیر کنند؛ فیلمهایی که حتی یادآوریشان هم هیجانانگیز است. در واقع مهرجویی در آثارش ما را به مجلسی مهمان میکند که همه ویژگیهای یک دورهمی دوستداشتنی را دارد. هم قصه وداستان، هم شوروهیجان، هم حرف حساب و معنا. او به یاری تسلطی که بر روایت دارد و بهرهبردن از مهارتی یگانه در استفاده از تمام ابزارها و امکانات سینمایی توانست حتی فیلمهای دشواری مانند هامون، سارا و لیلا را هم آنچنان دلنشین بسازد که به پرفروشهای دوران اکران خود بدلشوند. اما تنها دانستهها، مهارتها و تواناییهایی که اشارههایی گذرا به آنها شد دلیل ساخت چنان آثار درخشان و پرخون نیست. تصور میکنم مهرجویی به قول حضرت حافظ «آن»ی دارد که به همراه تجربههای زیستهاش و دانستهها و مهارتهای آموختهاش باعث شده چنان فیلمهایی شورانگیزی بسازد؛ آثاری که هم عقل و حس را درگیر کند و هم جهانی مختص بهخود بسازد. «آن»ی که نه در گفتوگوهایش و نه احتمالا در همصحبتی و همنشینیاش کاملا بروز نمیکند و تنها با فیلمهایش بر پرده سینما به تمامی متجلی میشود.
مهمانی شورانگیز
در همینه زمینه :